ای لب و خالت بهم طوطی و هندوستان
ای لب و خالت بهم طوطی و هندوستان
پیش جمالت منم هندوی جان بر میان
پیش جمالت منم هندوی جان بر میان
از رخ و زلف تو رست در دل من آبنوس
از رخ و زلف تو رست در دل من آبنوس
وز لب و خال تو گشت دیدهٔ من آبدان
وز لب و خال تو گشت دیدهٔ من آبدان
ابرش خورشید را ناخنه آمد ز رشک
ابرش خورشید را ناخنه آمد ز رشک
تا تو به شب رنگ حسن تاخته ای در جهان
تا تو به شب رنگ حسن تاخته ای در جهان
رو که ز عکس لبت خوشهٔ پروین شده است
رو که ز عکس لبت خوشهٔ پروین شده است
خوشهٔ خرمای تر بر طبق آسمان
خوشهٔ خرمای تر بر طبق آسمان
صبر من از بی دلی است از تو که مجروح را
صبر من از بی دلی است از تو که مجروح را
چاره ز بی مرهمی است سوختن پرنیان
چاره ز بی مرهمی است سوختن پرنیان
با همه کآزاد نیست یک سر مویم ز تو
با همه کآزاد نیست یک سر مویم ز تو
نیست تو را از وفا بر سر موئی نشان
نیست تو را از وفا بر سر موئی نشان
گرچه ز افغان مرا با تو زبان موی شد
گرچه ز افغان مرا با تو زبان موی شد
در همه عالم منم موی شکاف از زبان
در همه عالم منم موی شکاف از زبان
طبع چو خاقانیی بستهٔ سودا مدار
طبع چو خاقانیی بستهٔ سودا مدار
بشکن صفراتی او ز آن لب چون ناردان
بشکن صفراتی او ز آن لب چون ناردان
عهد کهن تازه کن کو سخنان تازه کرد
عهد کهن تازه کن کو سخنان تازه کرد
خاصه ثنای ملک کرد ضمیرش ضمان
خاصه ثنای ملک کرد ضمیرش ضمان
ناصر ملت طراز، قاهر بدعت گداز
ناصر ملت طراز، قاهر بدعت گداز
شاه خلیفه پناه خسرو سلطان نشان
شاه خلیفه پناه خسرو سلطان نشان